بدون عنوان
سلام خوشگلا من .يه چند دقيقه خوابيديد بالاخره به من وقت دادين تا بيان واستون بنويسم .بخدا خيلى شيطون و بلاوشديد .فقط مراقبت ميخوايد .اصلا نميشه چشم ازتون برداشت .قربونت برم ايناز خيلى خانم و عاقل شده .هواى داداششو داره ولى ايلياااااااا. . . . امان ,امان از ايليا .همون پسر مظلومه .هنوز خوش خلق و خنده رو هستى ولى واى چى بگم که چقدر شيطون شدى .خونه مامانجون سه تايى با ثنا جفت ميشيد و ميدويد .تو رو تو بازى راه نميدن ولى تو عين خيالتم نيست .ميرى بينشون بازيشونو به هم ميزنى و گاخا هم بازى درست ميکنى .مثلا تو گرگ ميشى و مى دوى دنبالشون و اونا فرار . . . فقط که بلدى بگى مامان .بابا .باباچى .نه .اجى .ااااآاااب . همين .اصلا حر...
نویسنده :
مادر ایلیا و ایناز
15:59